Posts Tagged ‘خودکشی صادق هدایت’

صادق هدایت(منتقد جامعه خرافه پرست، که آثار اش بر نویسنده های بعد از خود اش تاثیر ژرفی گذاشت!)

06/03/2014
صادق هدایت

صادق هدایت

صادق هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین زمان خود و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان «رٔمان بوف کور» او را مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، فرانتس کافکا و آنتون چخوف نیز ترجمعه کرده‌است. حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره نوشته‌ها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیان‌گر تاثیر ژرف او بر جریان روشنفکری آن زما ن است.

صادق هدايت در سه شنبه ۲۸ دلو (بهمن) ۱۲۸۱ در خانه پدري اش در تهران تولد يافت. پدرش هدايت قلي خان هدايت(اعتضادالملك)‌ فرزند جعفرقلي خان هدايت(نيرالملك) و مادرش خانم عذري (زيورالملك هدايت) دختر حسين قلي خان مخبرالدوله دوم بود. پدر و مادر صادق از تبار رضا قلي خان هدايت يكي از معروفترين نويسندگان، شعرا و مورخان قرن سيزدهم ايران ميباشد، كه خود از بازماندگان كمال خجندي بوده است. او در سال ۱۲۸۷ وارد دوره ابتدايي در مدرسه علميه تهران شد و پس از اتمام اين دوره تحصيلي در سال ۱۲۹۳ دوره متوسطه را در دبيرستان دارالفنون آغاز كرد. در سال ۱۲۹۵ ناراحتي چشم براي او پيش آمد كه در نتيجه در تحصيل او وقفه ای حاصل شد، ولي در سال ۱۲۹۶ تحصيلات خود را در مدرسه سن لويي تهران ادامه داد كه از همين جا با زبان و ادبيات فرانسه آشنايي پيدا كرد. به گفته خود هدایت اولین آشنایی‌اش با ادبیات جهانی از این مدرسه شروع شد، صادق به کشیش آن مدرسه درس فارسی می‌داد و کشیش هم او را با ادبیات جهانی آشنا می‌کرد. در همین مدرسه هدایت به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین سال هدایت اولین مقاله خود را در روزنامه هفتگی (به مدیریت نصراله فلسفی) به چاپ رساند. صادق هدایت در همین دوران گیاه‌خوارشد، با وجود اینکه خانواده و بستگانش اصرار داشتند که گیاه خواری را ترک کند. اما تا آخر عمر گیاه خوار باقی ماند. در سال ۱۳۰۳ در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود، دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» که راجع به مهربانی با حیوانات و فواید گیاه‌خواری است و تصحیحی از رباعیات خیام با نام «رباعیات خیام»، در همین سال بود که صادق داستان«شرح حال یک الاغ هنگام مرگ»را در مجله  وفا، سال دوم، شماره ۶-۵ منتشر کرد. دوره تحصیلات متوسط خودرا در سال ۱۳۰۴ در ایران به اتمام رساند و بعدن در سال ۱۳۰۵ با عده ای از دانشجویان دیگر برای تحصیل به بلژیک اعزام شد. بعداز مدتی بخاطر دلایلی خاصی از بلژیک برای ادامه تحصیل به پاریس در فرانسه رفت. 

صادق هدايت در سال ۱۳۰۷ براي اولين بار دست به خودكشي زد و در ساموا حوالي پاريس عزم كرد خود را در رودخانه مارن غرق كند ولي قايقي سر رسيد و او را نجات دادند.  در همین دوران در پاریس با دختری به نام ترز دوست بود، ادعا شده‌ است که راجع به خودکشی نخستش توضیحی به هیچ ‌کس نداده‌است. اما (م. فرزانه) سال‌ها بعداز خودکشی اولش از زبان هدایت نقل می‌کند که علت خودکشی مسایل عاطفی بوده‌ است. نخستین نمونه‌های داستان‌های کوتاه هدایت در همان سال خودکشی نافرجامش صورت گرفت. نمایشنامه «پروین دخترساسان» «زنده به گور»و داستان کوتاه «مادلن»را در همین دوران نوشته‌است.

صادق هدایت پس از اولین خودکشی نافرجامش در پاریس

صادق هدایت پس از اولین خودکشی نافرجامش در پاریس

هدایت در سال ۱۳۰۹ بی آنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی (در قسمت محاسباتی و دفتر ارسال مرسلات) مشغول به کار شد. لیکن از وضع کارش راضی نبود و در نامه‌ای که به تقی رضوی، که دوستی  شان در دوران متوسطه آغاز شده بود، در پاریس نوشته‌است، از حال و روز خود شکایت می‌کند. همچنین دوستی با حسن قائمیان که پس از مرگ هدایت خود را وقف شناساندن او کرد در بانک ملی اتفاق افتاد. هدایت در این سال با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی آشنا شده و حلقه دوستی‌ای ایجاد می‌شود که نامش را گروه ربعه گذاشتند. در مقابل در آن دوران گروهی از ادیبان کهنه‌کار بودند که به آن‌ها ادبای سبعه می‌گفتند و به گفته مجتبی مینوی هر مجله و کتاب و روزنامه‌ای که به فارسی منتشر می‌شد از آثار قلم آن‌ها خالی نبود. گروه ربعه این نام را برای دهن‌کجی به این افراد (که به نظر ایشان کهنه‌ پرست بودند) انتخاب کردند. گفتگو و دیدارهای گروه ربعه در رستوران‌ها و کافه‌های تهران بود، از آن جمله کافه قنادی رُزنوار که در حدود سال ۱۳۱۰ پاتوق صادق هدایت و دوستان به‌شمار می‌آمد. سال‌های۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب می‌شود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد. از جمله این آثار می‌توان به مجموعه  انیران اشاره کرد که شامل سه داستان «فتح اسکندر» از ش. پرتو، «هجوم اعراب» از بزرگ علوی و «حمله مغول» از صادق هدایت می‌باشد. مجموعه داستان‌های کوتاه «سایه ‌روشن» (حاوی ۷ داستان)، نمایشنامه مازیار با مقدمه مینوی، کتاب مستطاب «وغ‌ وغ ساهاب» با همکاری مسعود فرزاد، این کتاب در سال ۱۳۱۳ به چاپ رسید و در سال ۱۳۱۴ هدایت به خاطر آن به نظمیه تهران احضار شد این شکایت از طرف مستقیمِ علی اصغر حکمت وزیر معارف وقت تنظیم شده بود و اینگونه صادق هدایت از اولین ممنوع‌القلم‌های تاریخ سانسورِ ایران شد.مجموعه داستان‌های کوتاه سه قطره خون و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر «گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتکها»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مرده‌خورها»، «عروسک پشت پرده»، چاپ نخست «علویه خانم» و همچنین سفرنامه «اصفهان نصف جهان»، در این دوران به چاپ رسید.

هدایت در سال ۱۳۱۵ به همراه (ش. پرتو) به هند رفت و در آپارتمان او اقامت گزید. در هند به فراگیری زبان پهلوی نزد دانشمندی از پارسیان هند (بهرام گور انکلساریا) پرداخت و کارنامه اردشیر پاپکان را در هند از پهلوی به فارسی ترجمه کرد. در طی اقامت خود در بمبی اثر معروف خود  «بوف کور» راکه در پاریس نوشته بود پس از اندکی تغییرات در پنجاه نسخه انتشار داد و برای دوستان خود فرستاد. در مقدمه این نسخه نوشته بود که چاپ اثر در ایران ممنوع است. علاوه بر اینها هدایت دو داستان به زبان فرانسوی در هند به چاپ رساند«Lunatique»و «Sampingue».

دست نویس صادق هدایت از بوف کور

دست نویس صادق هدایت از بوف کور

هدایت پس از سفر به هند به شدت در مضیقه مالی قرار داشته و خرج زندگی‌اش توسط (ش. پرتو) تقبل می‌شده‌است، همین فقر و شکست از بی‌اعتنایی جامعه سبب شد هدایت روی به طنز نویسی بیاورد و همین طنز تلخ زخم‌های در سینه وی را بیشتر هویدا می‌کرد. صادق هدایت در سال ۱۳۱۶ از هند بازگشت به ایران و در سال ۱۳۲۱ مجموعه « سگ ولگرد» را انتشار داد، ترجمه‌هایی از «شهرستان‌های ایران» «گزارش گمان‌شکن» و «یادگار جاماسب» از پهلوی به فارسی صورت داد.  بعد از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴ و پایان جنگ جهانی دوم انتقادهای اجتماعی صادق هدایت شدت می‌گیرد. داستان بلند «حاجی‌آقا »داستان کوتاه «آب زندگی» و مجموعه«ولنگاری» که همه مضامین اجتماعی دارند در این دوران به چاپ رسیدند. علاوه بر این فعالیت‌ها هدایت به نوشتن مقاله‌های نقد ادبی و ترجمه آثاری از کافکا نیز پرداخت و در نشریه‌های مختلف به چاپ رساند. چند اثر دیگر پهلوی را هم ترجمه کرد. در سال ۱۳۲۴ هدایت سفری به تاشکند داشت و در انجمن فرهنگی ایران و شوروی از او تقدیرشد. در این دوران بسیاری از رفقای هدایت از جمله علوی و عبدالحسین نوشین به حزب توده پیوسته بودند و در مجموع نشست و برخاست وی با توده‌ای‌ها بیشتر شده بود و حتی مقالاتی در روزنامه مردم که ارگان حزب توده بود با نام مستعار به چاپ رساند، در مورد پیوستن و نپیوستن وی به حزب توده معلومات دقیقی در دست نیست. در سال ۱۳۲۶ به نوشتن توپ مرواری پرداخت اما این اثر تا پس از مرگش به چاپ نرسید. معروف‌ ترین نام مستعار او که توپ مرواری هم تحت آن منتشر شد (هادی صداقت) است. در ۱۳۲۷ مقاله «پیام کافکا» به صورت مقدمه‌ای بر کتاب گروه محکومین نوشته کافکا و ترجمه حسن قائمیان نوشت. در سال ۱۳۲۹ با همکاری حسن قائمیان داستان «مسخ» کافکا را ترجمه کرد و در مجله سخن انتشار داد. صادق هدایت نقاشیهم می‌کرد و برخی طرح‌های او موجود است. از جمله آهویی که در مجموعه آثار هدایت چاپ انتشارات امیر کبیر  بر جلد کتاب‌های او نقش بسته، از زیباترین نقاشی‌های اوست. آهوی تنهای هدایت نمادی است از زیبایی محزون و نجابتی غریب و منزوی. هدایت در دوره‌ای از زمان که ایدئولوژی مذهب وسوسیالیسم حاکم بود پای در مسیر مخالف این ایدئولوژی‌ها نهاد. بیگانه ستیزی و به ویژه عرب ستیزی، پرستش نژاد پارسی، ضدیت با اسلام به عنوان یک دین غیر ایرانی و همچنین پرستش ایران باستان و ایران دوره ساسانی همه و همه بر ایدئولوژی متفاوت وی به عنوان یک نویسنده دوره مشروطه تاکید دارند. آنچه در نوشته‌های هدایت بیش از همه به چشم می‌آیند عشق دردآلود او نسبت به ایران است و تاثر عمیق او نسبت به وضع ایران است که وی در رساله طنزآمیز کاروان اسلام  (البعثة الاسلامیة الی البلاد الافرنجیة) به آن اشاره می‌کند.

صادق هدایت در افغانستان نیز به شدت مطرح است.  حتی می‌شود ادعا کرد که او بیش‌تر از بعضی نویسنده‌های افغان در این سرزمین مطرح است. در خزان (پاییز) ۱۳۹۱ رٔمان بوف کور صادق هدایت برای نخستین‌ بار در افغانستان به کوشش منوچهر فرادیس از روی متن دست‌نویس صادق هدایت به صورت کامل و بدون سانسور چاپ شد، البته قبل از این زمان چاپ های قبلی اش نیز در کتابخانه های افغانستان موجود بود و همینطور آثار دیگر صادق هدایت در اکثر کتابخانه های افغانستان موجود است و در میان عده ای از جوانان این سرزمین صادق هدایت از محبوبیت خاصی برخوردار است. 

در۱۲ قوس(آذر) ۱۳۲۹ با گرفتن گواهی پزشکی برای اخذ  روادید و فروختن کتابهایش به فرانسه رفت. در طول اقامت در فرانسه سفری به هامبورگ داشت و نیز سعی کرد به لندن برود که موفق نشد. سرانجام در ۱۹حمل(فروردین) ۱۳۳۰ در آپارتمان اجاره‌ای‌اش در پاریس با گاز خودکشی کرد. او نخستین نویسنده و ادیب پارسی محسوب می‌شود که خودکشی کرده‌است. وی چند روز قبل از خودکشی بسیاری از داستان‌های چاپ‌نشده‌اش را نابود کرده بود. او ۴۸ سال داشت كه خود را از رنج زندگي رهانيد و مزار او در گورستان پرلاشز در پاريس قرار دارد. او تمام مدت عمر كوتاه خود را در خانه پدري زندگي كرد.

آرامگاه صادق هدایت در قطعهٔ ۸۵ گورستان پرلاشز، پاریس

آرامگاه صادق هدایت در قطعه ۸۵ گورستان پرلاشز، پاریس

 عمده‌ترین ویژگی ساختاری و محتوایی نوشته‌های هدایت:

1-   درون مایه اغلب داستان‌های هدایت، مرگ‌اندیشی، پوچ‌گرایی، انتقاد از جامعه تحت استبداد و نفی خرافه پرستی  است.

2-   تصویرها و توصیفات و شخصیت‌ها و چهره‌های داستان‌های او اغلب رنگ ملی دارند. نثر هدایت ساده و بی‌پیرایه و عاری از دشوارنویسی‌است.

3-   نثر وی مستحکم، منسجم و قوی مایه‌است.

4-   او از زبان و فرهنگ مردم به خوبی و در حد اعجاز بهره می‌گیرد و همین مایه غنای داستان‌هایش می‌گردد.

5-   توصیفات هدایت رئالیستی، دقیق و واقع بینانه‌است.

6-   او به جنبه‌های روانی و درونی چهره‌ها و اشخاص داستانی خود می‌اندیشید، ضمن آنکه از وصف ظاهر آنها نیز در نمی‌ماند.

7-   برخی از داستان‌های هدایت، انعکاس مسائل روحی و روانی خود نویسنده‌است.

8-   طنز قوی و موثر و انتقادی هدایت در سرتاسر آثار داستانی و تحقیقی وی سایه افکنده‌است.

9-   اندیشه و تفکری در پس داستان‌های اوست که وی را متفکری اندیشمند معرفی می‌کند.

10- او به زندگی مردم و نقد رفتار آن‌ها توجهی خاص داشت و همدل و همداستان مردم فرودست بود.

11- هدایت در نویسندگان پس از خود تاثیر ژرفی بر جای گذاشت.

 (صدیق فرمند)

دانلود رایگان کتاب‌های منتقد اسلام و ادیان، کتاب‌های ممنوعه و نایاب

دانلود رایگان کتاب‌های منتقد اسلام و ادیان، کتاب‌های ممنوعه و نایاب

آرمانشهر

مبارزه خواهم کرد و نخواهم گذاشت نسل سوخته باقی بمانم!